بهبود فرآیند های کسب و کار (BPI) مجموعه‌ای از رویکردها و ابزارها را گویند که مدیران با بکار گیری آن ‌ها، به ارتقاء کارایی و عملکرد سازمان خود می‌‌پردازند. همانطور که از عبارت “بهبود فرآیند های کسب و کار” مشخص است، تمرکز اصلی این موضوع روی  تغییر در فرآیند های کسب و کار جهت بهبود اثربخشی آن ‌ها می‌باشد.  این اقدام از مناظر مختلف در سازمان به اجرا در می آید که در ادامه بدان پرداخته می شود. سازمان‌هایی که در آن‌ها ابزارها و مفاهیم بهبود فرآیندهای کسب و کار بکارگرفته می‌شود، ویژگی‌های زیر را دارند:

برای مطالعه کامل این ویژگی ها به مقاله بهبود فرایند چیست سایت بریفبوک مراجعه کنید.

برنامه‌ریزی: یکی از فرآیندهای کسب و کار موجود را با دلایل محکم همچون میزان گلوگاه شناسایی شده در فاز تحلیل فرآیند در فرآیند انتخابی، بررسی امکان ایجاد تغییرات در فرآیند و … برای بهبود انتخاب نموده، محدوده‌ی آن را تعریف نمایید و تیم خود را تشکیل دهید.

اقدامات ذیل این گام به صورت زیر می‌باشد:

شناسایی علائم اختلال

انتخاب یک فرآیند برای بهبود

تعریف محدوده، اهداف و زمان بندی پروژه‌ی بهبود فرآیند های کسب و کار

تشکیل تیم بهبود فرآیند های کسب و کار

درگیر نمودن تمام افراد تیم

تحلیل : فرآیندی را که به عنوان کاندید برای بهبود انتخاب نموده‌اید را به‌طور دقیق مورد بررسی و واکاوی قرار دهید. در این بخش تمامی اقدامات تحلیلی صورت گرفته مجدد بررسی و در صورت نیاز از دیگر ابزارهای تحلیلی ممکن نیز برای فرآیند بهره‌ گیری شود.

اقدامات ذیل این گام به صورت زیر می‌باشد:

بررسی مدل فرآیند برای یافتن گلوگاه ها

مصاحبه با ذینفعان (از جمله مشتریان) برای احصاء نظرات آن ‌ها در خصوص فرآیند

مطالعه‌ی تطبیقی دیگر سازمان ‌ها در خصوص فرآیند منتخب

بررسی نتایج تحلیل های صورت گرفته بر فرآیند و در صورت امکان بهره گیری از دیگر ابزار های تحلیلی

بازطراحی: پس از تعیین گلوگاه های فرآیندی که امکان تغییر و اصلاح در آن ها وجود دارد، تغییراتی که می‌خواهید جهت بهبود، در فرآیند ایجاد نمایید، را مشخص نمایید.

چگونه ذهنی ثروتمند داشته باشیم؟

اگر داشتن ذهنی ثروتمند برای شما مهم است، باید به این نکته فکر داشته باشید که تفاوت افراد ثروتمند با فقیر در چیست؟درسته تغییر تفکر برای ثروتمند شدن لازم است این سوال را می توانید از یک آدم ثروتمند بپرسید. قطعا این جواب را خواهید شنید که تنها تفاوت این افراد در ذهنیت و طرز تفکرشان است. جالب است نه؟ تنها چیزی که می تواند یک انسان ثروتمند را از سایر انسان ها متمایز کند، طرز فکر ثروتمند او خواهد بود.

برای مطالعه تکیملی به مقاله تغییر تفکر برای ثروتمند شدن سایت ذهن مراجعه کنید.

نحوه ی تشکیل و ایجاد یک ذهنیت ثروتمند:

قدم اول: به ثروت فکر کنید نه به بی پولی و ورشکستگی

متأسفانه برنامه ریزی ذهن انسان ها به سمت افکار منفی گرایش دارد و همین موضوع باعث شده تا خیلی از انسان ها بیشتر از اینکه به ثروت فکر کنند به بی پولی، نداری، بدبختی و ورشکستگی فکر می کنند و در کل فکر کردن به اینکه همین الان و در همین لحظه ثروتمندند خیلی خیلی برای آنها سخت و دشوار است. تصویر سازی ذهنی و تجسم کردن چیزی که ندارید برای خیلی از ما آدم ها سخت و دشوار و در بیشتر مواقع برای خیلی ها غیر ممکن است. اما برای خیلی ها هم بسیار کار راحتی است.

به طور مثال شخصی به نام کُنراد هیلتون بنیانگذار هتل های هیلتون را در نظر بگیرید که در نوجوانی سرایدار یک هتل بود. این شخص در نوجوانی و جوانی اش سرایدار هتل بود اما در حال حاضر او صاحب یکی از بزرگترین هتل های زنجیره ای در سرتاسر دنیاست که در حدود 84 هتل است. زمانی که از وی می پرسند چطور به این درجه از ثروت رسیدی، فقط یک جلمه گفت: من هتل بازی می کردم.

آقای هیلتون میگفت: زمانی که رئیسم به خونه می رفت، من دزدکی میرفتم داخل اتاقش، لباساشو میپوشیدم و هتل بازی می کردم، یعنی تصور می کردم که الان بزرگترین هتل دار دنیا هستم و به دیگران دستور میدم.

قدم دوم: باورهای تان را از دوران کودکی و نوجوانی نسبت به پول و ثروت تغییر دهید

تمام عقایدی که ما نسبت به دیگران و یا خودمان داریم به مرور زمان با گفتگوهای درونی به صورت مثبت یا منفی به یک باور تبدیل می شود و همین مورد کافی است تا برای تغییر آن دچار دردسرهایی شویم. به طور مثال ما از زمان کودکی خواسته یا ناخواسته پدر و مادر، اطرافیان، جامعه و به خصوص تلویزیون به ما یاد داده اند که اشخاص ثروتمند اشخاص بدی هستند و تکرار همین مورد به مرور زمان به یک باور برای ما تبدیل شده که اشخاص ثروتمند اشخاصی بد، دزد و مال مردم خور هستند.

این نوع ذهنیت ها از کودکی شکل می گیرد و در بزرگسالی به یک ذهنیت فقیر تبدیل می شود. ذهنیت فقیر از این جهت که نوع تفکرش این است که با این حرف هایی که می زند همیشه فقیر می ماند. این ویدیو کوتاه را ببینید که خلاصه ای از کتاب اسرار یک ذهن ثروتمند اثر “تی هارور اِکر” هست. این شخص در ابتدا ورشکست می شود اما با تغییر ذهنیت خود از یک ذهنیت فقیر به یک ذهنیت ثروتمند، چگونه بعد از مدتی به یک موفق و ثروتمند تبدیل می شود و به یک ثروت میلیون دلاری می رسد. این شخص می گوید اگر مثل اشخاص فقیر فکر کنید همیشه فقیر خواهید ماند.

همه ما می­خواهیم که جوانان در زندگی شکوفا شوند، اما هیچ اجماع روشنی درمورد بهترین چیزی که آنها را در مسیر موفقیت در آینده قرار می­دهد وجود ندارد. آیا باید به هر کودک کدنویسی آموزش داده­شود؟ آیا باید مسلط به زبانهای ماندارین، اسپانیایی، هندی و انگلیسی باشند؟

برایان اوشیرو مربی و مربی معلم می­گوید، این چیز­ها فوق­العاده هستند، اما کافی نیستند. وی می­گوید، اگر می­خواهیم کودکانمان ذهنی منعطف داشته باشند تا بتوانند اطلاعات جدید را جذب کنند و به مشکلات پیچیده پاسخ دهند، باید مهارت تفکر نقادانه آنها را پرورش دهیم.

1.فراتر از “چه؟” بروید- و بپرسید “چطور؟” و “چرا؟”

فرض کنید کودک شما در مدرسه درحال یادگیری درمورد تغییرات آب­و­هواست. ممکن است معلم از آنها این سوال را بپرسد “دلیل اصلی تغییر آب­و­هوا چیست؟ ااوشیرو می­گوید دو مشکل درمورد این سوال وجود دارد- می­تواند با یک جستجوی سریع در وب­سایت پاسخ داده شود، جواب اینچنینی حس بدِ عدم امنیت به افراد می­دهد؛ به آنها این حس را می­دهد که انگار موضوع را می­دانستند، اما دانش آنها در این زمینه سطحی بوده­است.

2. آنرا با سوال “چطور چنین چیزی را می­دانی؟“ همراهی کنید.

اوشیرو می­گوید، “آنها باید شواهدی را ارائه کنند و بتوانند از پاسخ خود در برابر برخی حملات منطقی دفاع کنند.” پاسخ به این سوال باعث می­شود تا کودکان نسبت به اظهارات قبلی خود تامل کنند و به این فکر کنند که اطلاعات خود را از کجا بدست آوردند تفکر نقادانه ...