loading...
توسعه فردی
امیرحسین سلطانی بازدید : 82 جمعه 13 فروردین 1400 نظرات (1)

در درس­هایی که ماهیت ذهنی در تولید مفهوم دارند استفاده از این روش، یادگیری را تسهیل می کند. مانند : فراگیری املای کلمات، ارائه­ی قواعد یا دستور زبان، در ریاضیات مفاهیمی که به درک یافتن قاعده ختم می شود.

برای مطالعه مقاله روش تفکر استقرایی کلیک کنید.

در علوم مفاهیمی که قابل مقایسه و طبقه بندی باشند، در اجتماعی و هدیه های آسمان در صورتی که مفاهیمی نظیر: نیاز و ضرورت همکاری

و تعاون، ضرورت دوستی در جامعه مطرح باشد، استفاده از تفکر استقرایی مناسب است.

مراحل تفکر استقرایی

طبق نظریه هیلداتابا، الگوی تفكر استقرایی دارای سه مرحله اساسی است:

تكوین مفهوم

این شیوه دارای مراحلی است كه به وسیله‌ی آن معلم، دانش‌آموزان را به پایین‌ترین سطح تفكر استقرایی یعنی تعیین و برشماری اجزاء مرتبط با یك موضوع یا مسأله، گروه‌ بندی این اجزاء در طبقاتی كه اعضای آن خصوصیات مشتركی داشته باشند و عنوان سازی برای طبقات، هدایت می‌كند.

هیلداتابا ، برای كشانیدن دانش‌آموزان به انجام هر یك از این فعالیت‌ها دست به ابداع رفتارهای آموزشی به صورت، ‌دادن تكالیف می‌زند.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%82%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c/

امیرحسین سلطانی بازدید : 66 شنبه 30 اسفند 1399 نظرات (0)

آیا جهان را به رنگ سیاه و سفید می بینید و یا رنگی از خاکستری وجود دارد؟ طبقه بندی هر چیزی – مفاهیم، افراد، ایده ها، و غیره – به دو گروه کاملا مخالف به جای دیدن هر زمین وسط، “تفکر سیاه و سفید” نامیده می شود. این یک اشتباه رایج منطقی است که همه ما آن را اغلب انجام می دهیم.

اشتیاق به تفکر سیاه و سفید

هنگامی که ما قربانی تفکر سیاه و سفید می شویم، به طور اشتباه تمام طیف وسیعی از امکانات را به دو گزینه شدید تر تقلیل دادیم. هر قطب مخالف قطبی از طرف دیگر بدون هیچ گونه سایه خاکستری در میان است.

اغلب این دسته ها از ایجاد خود ما هستند. ما تلاش می کنیم جهان را مجبور کنیم که با پیش فرض های ما درباره آنچه که باید نگاه کنیم مطابقت داشته باشد.

به عنوان یک مثال بسیار شایع: بسیاری از مردم اصرار دارند که هر کسی که با ما نیست، باید “علیه” ما باشد. پس از آن آنها با دشمن مواجه می شوند.

این دوگانگی فرض می کند که تنها دو دسته ممکن است – با ما و علیه ما – و همه چیز و همه باید متعلق به سابق یا دوم باشد. سایه های خاکستری ممکن است مانند پذیرش اصول ما، اما نه روش های ما، به طور کامل نادیده گرفته شود.

البته، ما نباید اشتباه مشابه را فرض کنیم که این دوگانگی ها هرگز معتبر نیستند. گزاره های ساده اغلب می توانند به عنوان درست یا غلط طبقه بندی شوند.

به عنوان مثال، مردم را می توان به کسانی که قادر به انجام یک کار هستند و کسانی که در حال حاضر نمی تواند این کار را انجام دهد تقسیم می شود. اگر چه بسیاری از موقعیت های مشابه را می توان یافت، آنها معمولا موضوع بحث نیست.

سیاه و سفید مسائل بحث برانگیز

جایی که تفکر سیاه و سفید یک مسئله زنده است و یک مشکل واقعی در بحث در موضوعات مانند سیاست، مذهب ، فلسفه و اخلاق است . در این، تفکر سیاه و سفید مانند عفونت است.

این موضوع به طور غیر ضروری را کاهش می دهد و طیف وسیعی از ایده های احتمالی را حذف می کند. اغلب اوقات، آن ها نیز به صورت ضمنی آنها را در “سیاه” دسته بندی می کنند – شر که ما باید از آن جلوگیری کنیم.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d9%87-%d9%88-%d8%b3%d9%81%db%8c%d8%af/

امیرحسین سلطانی بازدید : 84 شنبه 30 اسفند 1399 نظرات (0)

آزمایش های متعددی که بر روی حیوانات آزمایشگاهی صورت گرفته است، نشان می دهد که وقتی احساس ترس و خشم ایجاد می شود، منجر به تولید سمی مضر در بدن می گردد. با این اوصاف به نظر می رسد که ترشح چنین سمی در بدن انسان، تاثیرات نامطلوبی به دنبال خواهد داشت و از داشتن تفکر سالم ما رو باز میداره.

تصور کنید که در یک خیابان و در حالت عادی مشغول رانندگی هستید. ناگهان ماشینی از کنار شما عبور می کند و با عابری پیاده تصادف می کند. در این لحظه شما چه احساسی دارید؟ انگار یک شوک ناگهانی به همه وجودتان وارد می شود.

قدرت اندیشه را بپذیرید

پیش از هر چیز باید قبول داشته باشیم «ما چیزی هستیم که می اندیشیم.» در حقیقت، بزرگ ترین میدان نبرد زندگی مان همان ذهن مان است. افکار، واقعی و بسیار قدرتمند هستند. اعمال ، طرزفکر و عادات ما همه و همه ابتدا در ذهن تولید میشود و سپس در زندگی مان اثرشان را نشان می دهد.

ما با تغییر دادن نحوه تفکرمان می توانیم نوع زندگی مان را تغییر دهیم. مثلا اگر بتوانیم به وجود خود و اراده مان اعتماد کنیم، می توانیم به خواسته هایمان برسیم و به دنبال آن از آرامش و شادی روح برخوردار شویم. بنابراین اولین قدم در راه داشتن تفکر سالم تشخیص قدرت اندیشه است.

افکار نجیب

«نجیب» در لغت به معنای «سزاوار عزت و احترام» است. سخن پسندیده نیز بسیار شبیه افکارنجیب و چیزی است که ارزش بیان شدن دارد. به عبارت دیگر اگر ما درست فکر کنیم، می توانیم درست نیز صحبت کنیم. اگر تعداد کلماتی را که در طول روز و ماه و سال صحبت می کنید، جمع کنید مسلما کتاب قطوری خواهد شد.

حال با خود بیندیشید کتابی را که هر روز بخشی از آن را می نویسید چگونه کتابی است؟ پر از سخنان و افکار دلگرم کننده است یا سرزنش و بدگویی، عشق است یا تنفر، صلح است یا خشونت. کلمات ادا شده قدرتمند و درست مانند دانه هایی است که برای پرورش کاشته می شود.

کلمات می توانند موجب رحمت یا لعنت ما شوند. می توانند مشوق یا مخرب باشند. بنابراین برای کنترل زبان مان باید افکارمان را مهار کنیم؛ افکاری که سالم، پسندیده و نجیب و با روشنایی همراه است، نه تاریکی.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%85-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

امیرحسین سلطانی بازدید : 83 شنبه 30 اسفند 1399 نظرات (0)

تفکر طراحی رویکردی کاربردی و خلاقانه برای حل مسئله است. تفکر طراحی بر شیوه ها و فرآیندی که طراحان استفاده می کنند استوار شده است، اما در واقع از رشته های مختلفی مثل معماری، مهندسی و اقتصاد هم بهره برده است. تفکر طراحی در هر رشته ای می تواند به کار رود و فقط به طراحی منحصر نمی شود.

تفکر طراحی کاملا کاربر-محور است و در وهله اول بر انسان ها متمرکز است و در تلاش است با شناسایی و تمرکز بر نیازها، به راه حل هایی موثر برای پاسخگویی به آن ها برسد. این روش رویکرد مبتنی بر راه حل برای حل مسئله نامیده می شود.

 پیدا کردن مشکل واقعی

فرآیند تفکر طراحی مجموعه از فعالیت‌های است که به سرعت شما را از مرحله تعریف مشکل به سمت مراحل برنامه‌ریزی اجرایی می‌برد. فرآیند تفکر طراحی با تحقیقات از افراد شروع می‌شود تا بفهمید که مشکلات واقعی مشتریان شما چیست؟

که همان اهمیت دادن به مشتری و در اصطلاحات تفکر ناب، همان خارج شدن از ساختمان و پشت میز است. Get out of the building ، درست است که مشتریان نمی‌توانند طراحی را برای شما انجام دهند، اما می‌توانند مشکلاتی را که دارند به شما نشان دهند.

احتمالا تشخیص و حل این مشکلات برای خود مشتریان نیز جذاب است در واقع مشتریان نیازهایشان را به صورت ارزش کسب و کار برای شما ترجمه و تفسیر خواهند کرد.

یادتان باشد شما جای کاربر نیستید! مشاهده مشتری و کاربر واقعی در هنگام انجام فعالیت‌هایشان و صحبت کردن با آنها درباره‌ی تجربه‌شان، دیدگاه و تصویری به شما می‌دهد که امکان بدست آوردن آن از طریق نشستن دور میز گرد کنفرانس و نگاه کردن به آمار و نتایج پرسشنامه‌ها وجود ندارد.

خوب از خودتان می‌پرسید چرا؟ وقتی که بینش بدست آمده در مورد مشکل از طریق مشاهده مشتری باشد، شما می‌توانید نیاز‌ها و مشکلات را در لیستی از اهدافی که محصول جدید باید بدست بیاورد الویت‌بندی کنید.

حتی در این مرحله ابتدای نیز می‌توانید تعدادی متریک تعیین کنید که بتوانید با آنها زمان رسیدن به اهداف را مشخص کنید. بسیاری از پروژ‌های توسعه محصول در عین حال که می‌دانیم اندازه گیری نشده‌اند و حتی در حال شکست هستند بازهم ریلیز می‌شوند.

در واقع استفاده از اهداف قابل اندازه‌گیری (اهمیت به کمیت و بررسی مسیر حرکت پروژه) کمک می‌کند تا از تحویل داده شدن منفعت واقعی کسب و کار اطمینان حاصل شود. همچنین می‌توانید در طول فرآیند تکرار شونده‌ی تفکر طراحی نیز میزان رسیدن به اهداف را اندازه‌گیری کنید.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

امیرحسین سلطانی بازدید : 74 چهارشنبه 27 اسفند 1399 نظرات (0)

طرز تفکر خرچنگی در یک گروه و تیم معنا پیدا می‌کند و آن زمانی است که اعضای یک گروه، که هدفی تقریبا یکسان و مشابه دارند، تلاش‌های یک نفر یا تعداد بیشتری را به دلایل مختلف از جمله دشمنی، حسد، توطئه و… از بین برده

در اینجا می‌خواهیم درباره یک نوع طرز تفکر صحبت کنیم. طرز تفکری که به «طرز تفکر خرچنگی» معروف است و در در اصطلاح به آن خرچنگ‌ها در جعبه گفته می‌شود. اگر بخواهیم آن را در یک جمله تعریف کنیم این است: «اگر من نمی‌توانم چیزی را داشته باشم پس تو هم حق داشتن آن را نداری».

حسود

اگرچه وجود و حضور این افراد با این ویژگی‌ها می‌تواند آسیب زا باشد، اما خوشبختانه برخلاف خرچنگها ما می‌توانیم به راحتی “سطل” یا محیطی که در آن گرفتار شده‌ایم را تغییر بدهیم!

می‌توانیم روابطمان را کنترل کنیم و افرادی را که ما را از مسیر تغییر و رشد منحرف می‌کنند و تفکر خرچنگی دارند، به لحاظ اجتماعی تحریم کنیم و از آنها فاصله بگیریم تا آتش حسادت و کینه‌شان دامن گیرمان نشود و بتوانیم مسیر تغییر و رشد را هرچه بهتر پیش ببریم.

پیشرفت شغلی

البته این را هم باید در نظر گرفت که گاهی افرادی که به ظاهر اجازه رشد به شما نمی‌دهند دلایل دیگری دارند، مثلاً ممکن است از اینکه شما را از دست بدهند و یا اینکه در مسیری که قدم برداشته‌اید، آسیب ببینید واهمه داشته باشند.

این موارد را ممکن است بیشتر از اعضای خانواده ببینید. بنابراین در این مواقع لازم است به جای دوری از تفکرات خرچنگی به حرفها و نقطه نظراتشان گوش دهید، قطعاً با شنیدن نظرات آنها در مسیر تغییر و موفقیت بهتر عمل خواهید کرد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%b7%d8%b1%d8%b2-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%ae%d8%b1%da%86%d9%86%da%af%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

امیرحسین سلطانی بازدید : 70 شنبه 23 اسفند 1399 نظرات (0)

کاش می‌توانستیم قبل از حرف زدن فکر کنیم! نباید این طور باشد و با کمی تمرین در واقع می‌توان جلوی این اتفاق‌ها را گرفت.

«سعی کنید همواره قبل از حرف زدن فکر کنید، زیرا کلمات و ثاثیرات شما دانه‌ی موفقیت یا شکست را در ذهن دیگران می‌کارند.» – ناپلئون هیل

یكی از مهمترین و بدیهی ترین جنبه‌های زندگی ما انسانها توانایی ایجاد تعامل از طریق صحبت كردن است. البته نیازی نیست كه قبل از اینكه حرف بزنیم درباره اینكه چه می‌خواهیم بگوییم به طراحی و سازمان بندی شرایط و نحوه بیان خود بپردازیم.

تعامل داشته باشد.

شما اكنون می‌دانید چه می‌خواهید بگویید. الگوی درست چیست؟ چطور آنرا بگویید و چطور به طور موثر واكنش نشان دهید؟ منتظر یك فرصت خوب برای شروع حرف زدن باشید. معمولا قطع كردن حرف دیگران كار خوبی نیست اما گاهی این كار خود یك روش مناسب است همیشه قبل عمل فکر کنید.

اطلاعات را در نظر بگیرید.

آیا آنچه كه می‌خواهید بگویید موثر، الزامی، دقیق، بموقع و مناسب است؟ اگر شما فقط به دلیل اینكه دیگران صحبت می‌كنند پاسخ می‌دهید آنگاه ممكن است كه تعامل شما از الگوی ارائه شده فوق تبعیت نكند.

اگر اینطور نیست بهتر است عقب بنشینید و فقط به گوش دادن ادامه دهید. شما می‌خواهید حرفی بزنید كه تاثیرگذار باشد نه اینكه فقط چیزی گفته باشید تفکر قبل از عمل!

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%82%d8%a8%d9%84-%d8%a7%d8%b2-%d8%b9%d9%85%d9%84/

امیرحسین سلطانی بازدید : 70 شنبه 23 اسفند 1399 نظرات (0)

 

تفکر قالبی در روانشناسی (به انگلیسی: stereotype) به یک نظر از پیش تشکیل‌شده در ذهن جمعی گروه‌هایی از جامعه اشاره دارد، که مانع قضاوت و شناخت منطقی افراد نسبت به دیگران شده و ویژگی‌های خاصی را به تمام اعضای یک گروه دیگر یا مجموعه‌ای متفاوت نسبت می‌دهد.

این امر سبب می‌گردد افراد برپایهٔ اطلاعاتی ناچیز و تصورهای کلیشه‌ای خود که غالباً برگرفته از جامعه یا رسانه‌ها است، بدون آنکه شناخت کافی از دیگران داشته‌باشند، نسبت به آن‌ها قضاوت کنند.

پیشنهادات

با در نظر داشت آنچه در این رساله ذکر گردید ما جهت جلوگیری از شکل گیری تفکرات قالبی و کاهش اثار سؤ تفکرات قالبی موجود درجامعه افغانی خود، موارد زیر را پیشنهاد مینماییم.

· بلند بردن سطح آگاهی اجتماعی افراد جامعه خود.

· جلوگیری از پخش و نشر موضوعاتی که به تفکرات قالبی منجر میشوند، در رسانه های جمعی.

· جلوگیری از انتقال تفکرات قالبی بصورت غیر رسمی (دهان به دهان)؛ اولین قدم در این زمنیه اینست که هر یک از افراد به خودی خودشان، تفکرات قالبی را باور نکنند و از انتقال آن به افراد دیگر جلوگیری کند.

· از بین بردن، رسمِ گفتن، جوکهای که به یک طبقه خاص افراد اطلاق میشوند؛ و زنده کردن اصل که بیایید با هم بخندیم نه به هم.

نتیجه گیری

بعد از بررسی و تحلیل این رساله چنین نتیجه گیری میشود که تمام انسانها خصوصیات منحصربفرد دارند و در مورد آنها باید به اساس شخصیت خودشان قضاوت شود، و از هر گونه پیشداوری و تفکر قالبی در مورد آنها جلوگیری شود.

تفکر قالبی معمولاً از آنِ کسانی است که نسبتاً حسود، خودخواه، کینه دل و مغرور هستند و معمولاٌ در مورد کسانی که از امتیازات اجتماعی زیاد برخوردارند و یا برعکس از جمله اقلیت های اجتماعی هستند، بوجود میاید.

تفکر قالبی باعث بروز مشکلات زیادی اجتماعی در جامعه میشود، شخص که تفکر قالبی دارد در مورد تمام افراد یک گروه با یک قالب فکری میندیشد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%82%d8%a7%d9%84%d8%a8%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c/

امیرحسین سلطانی بازدید : 80 یکشنبه 17 اسفند 1399 نظرات (0)

برای اینکه بفهمیم افراد چرا بعضی کارها را می‌کنند و یا چرا به بعضی چیزها فکر می‌کنند، می‌توان از کل‌ نگری کمک گرفت. برای فهم این مسئله، کل‌ نگری می‌گوید باید به تمام افراد نگاه کنیم. به‌جای تمرکز بر یک بعد مشکل، باید فاکتورهای مختلف را شناسایی کنیم و اثر آن‌ها را بر یک‌دیگر ببینیم.

یکی از دلایل اهمیت در نظر گرفتن کل این است که کل ممکن است دارای خواص ظریف و خاصی باشد. کیفیت‌ها و کاراکترهایی در کل وجود دارند که در اجزای جدای‌ از هم دیده نمی‌شوند.

چگونه از کل‌ نگری استفاده می‌شود؟

زمانی که در روان‌شناسی سوالی بیان می‌شود، محققان دید کلی به سوال می‌اندازند و به این فکر می‌کنند که چگونه فاکتورهای مختلف با یک‌دیگر کار می‌کنند تا بر یک فرد اثر بگذارند.

در وسیع‌ترین سطح ممکن، از دید کل‌ نگری، هر اثر کوچکی می‌تواند بر کل عملکرد و رفتار فرد تاثیر بگذارد. به طور مثال، در روان‌شناسی انسانی ممکن است محیطی که فرد در آن قرار دارد، ارتباطات اجتماعی، گذشته‌ی او و سلامت جسمی او را تحت تاثیر قرار دهند.

هدف این تجزیه و تحلیل‌ها این است که بتوان علاوه بر در نظر گرفتن اجزای مختلفی که می‌توانند سلامت کلی فرد را تحت تاثیر قرار دهند، ببینیم که چگونه عوامل مختلف با یک‌دیگر تداخل پیدا کرده و بر یک‌دیگر تاثیر می‌گذارند.

در موارد دیگر، کل‌ نگری می‌تواند متمرکزتر باشد. به طور مثال، روان شناسان اجتماعی تلاش می‌کنند بفهمند چگونه و چرا گروه‌های مختلف رفتار خاص خود را دارند.

گاهی گروه‌ها واکنش متفاوتی نسبت به واکنش فرد فرد آن‌ها، نشان می‌دهند. بنابراین نگاه کلی به رفتار گروه‌ها می‌توانند در ارزیابی ویژگی‌های ضروری که ممکن است وجود داشته باشد، تاثیر بگذارند.

فواید کل‌ نگری چیست؟

کل‌ نگری مانند جزءنگری، مزایا و معایبی دارد. به طور مثال، کل‌ نگری می‌تواند کمک کند تا یک تصویر کلی از یک چیز داشته باشیم، اما ممکن است گاهی دیدن جزییات آن نیز مفید و ضروری باشد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%da%a9%d9%84-%d9%86%da%af%d8%b1-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

امیرحسین سلطانی بازدید : 77 یکشنبه 17 اسفند 1399 نظرات (0)

اغلب افراد تصور واضحی از دنیای کارآفرینی ندارند. این مفهوم مانند بسیاری از مسائل زندگی روزمره ما با کج فهمی های بسیار زیادی ترکیب شده است. به همین خاطر صحبت در مورد تفکر کار آفرینانه و هویت یک کارآفرین امر دشواری به نظر می رسد.

برای مطالعه مقاله تفکر کارافرینانه کلیک کنید.

بی تردید اکنون بیش از هر زمان دیگری مردم علاقه مند به فعالیت به عنوان کارآفرین هستند. اگرچه در نگاه نخست این امر بسیار مثبت و امیدوارکننده به نظر می رسد، اما فهم نادرست مردم از ماهیت کارآفرینی مشکلات زیادی به بار خواهد آورد.

پذیرفتن ایده ها و حرکت های زیرکانه

بدون شک بسیاری از افراد اهمیت خلاقیت در حوزه کسب و کار را بسیار حیاتی تلقی می کنند. براساس این نوع برداشت از حوزه کسب و کار و کارآفرینی تمام موفقیت برندها مدیون خلاقیت مدیرعامل شرکت هاست.

چنین الگویی از تفکر در مورد حوزه کسب و کار در عین تمام مزیت های خود دارای کاستی های عمده ای نیز هست. در صورت پذیرش چنین الگویی در عمل نقش سایر اعضای شرکت را کمتر خواهیم دید. بی تردید یک شرکت فقط براساس فعالیت رئیس شرکت به موفقیت نمی رسد.

هنر مدیریت شرکت ارتباط بسیار نزدیکی با کارآفرینی در بالاترین مقیاسش دارد. یک مدیر خوب در درجه نخست کارآفرینی موفق نیز محسوب می شود. وظیفه اصلی وی تقویت انگیزه کارمندان و به طور کلی تمام اعضای شرکت برای ایده پردازی خلاقانه و ارائه طرح های خلاقانه است.

به این ترتیب امکان همکاری نزدیک میان کارمندان و تیم مدیریتی فراهم می شود. امروزه در دنیای کسب و کار نزدیکی میان اعضای شرکت اهمیت بالایی دارد. کارآفرینان موفق همگی مهارت بالایی در زمینه ایجاد ارتباط نزدیک و پایدار با کارمندان دارند.

متاسفانه امروزه اغلب کارآفرینان فقط به دنبال ارتباط مناسب با مشتریان هستند. بر این اساس اهمیت تعامل مناسب با کارمندان مورد غفلت قرار می گیرد.

اغلب شکست های بزرگ در حوزه کسب و کار باید در داخل شرکت ها جست وجو شود. وضعیت نامناسب ارتباطی برندها با کارمندان شان نقش مهمی در توسعه این ناکامی ها دارد. معیار شما برای تعامل سازنده با کارمندان شرکت چیست؟

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%a2%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%d8%a7%d9%86%d9%87/

امیرحسین سلطانی بازدید : 68 یکشنبه 17 اسفند 1399 نظرات (0)

فرديت و عقلانيت نيازمند تفكر بسيار هستند. فردي كه به تفكر گروهي پناه مي‌برد در واقع از مسووليت فكر كردن شانه خالي كرده است – مثلا همين كه نمونه سوالاتي كه در بالا مطرح كردم را از خود بپرسد.

هربار او سعي مي‌كند با شانه خالي كردن و طفره رفتن به خيال خودش «زندگي را براي خود ساده‌تر كند.» اما در واقع زندگي از ابعادي ديگر براي او سخت‌تر مي‌شود.

تفکر کلیشه ای:

هر چه تفکر گروهی به سمت یکدستی پیش برود خود را دارای ویژگیهایی برتر اخلاقی و تشخصی نسبت به دیگران و دیگر گروهها می پندارد بنابراین نگاهی منفی نسبت به دیگران پیدا می کند سعی می کند با رفتار و تصمیمی متفاوت این تمایز خود را اثبات کند.

نمایش اتفاق کلمه:

چون کسی نظر مخالفی نمی دهد هر کس فکر می کند در گروه اتفاق نظر وجود دارد بنابراین افراد فکر می کنند پس تصمیمات درست است.

چالشی که هر گروه و هر رهبر گروهی با آن مواجه است این است که تصمیماتی هوشمندانه گرفته شود، بنابراین باید محیطی مساعد برای تضارب آرا و بیان نظرات مختلف ایجاد نماید بنابراین باید دقت شود که در گروه فرایند حل مساله و اتخاذ تصمیم به درستی طی شود:

· اهداف مشخص شوند

· مساله به درستی ریشه یابی شود.

· اطلاعات لازم به دقت جمع آوری شوند

· راه حلهای مختلف بیان شوند

· فرضیات مختلف مورد بررسی قرار بگیرند

· ابراز ایده های مختلف مورد تشویق قرار بگیرد

· ریسکهای اجرای هر گزینه مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرد

· در صورت لزوم ایده هایی که رد شده است مورد بررسی مجدد قرار بگیرد

علاوه بر اینها باید همواره مترصد دیدن نشانه های تفکر گروهی باشیم و اگر این نشانه ها را ملاحظه کردیم فورا آن را در گروه مطرح کرده و به بررسی آن بپردازیم. در ضمن می توانیم سعی کنیم روشها و ابزارهای مختلف تصمیم گیری گروهی را به اعضای گروه بشناسانیم .

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%da%af%d8%b1%d9%88%d9%87%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

تعداد صفحات : 16

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 153
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 52
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 111
  • بازدید سال : 1,730
  • بازدید کلی : 12,126