loading...
توسعه فردی
امیرحسین سلطانی بازدید : 43 پنجشنبه 20 آذر 1399 نظرات (0)

مهارت حل مسئله فرآیندی ذهنی است که شامل کشف، آنالیز و حل مشکلات می‌شود. هدف نهایی حل مسئله غلبه بر موانع و پیدا کردن بهترین راه حل برای موضوعات است.

برای کسب اگاهی درباره ی توانایی حل مسئله کلیک کنید.

بهترین راه حل برای رفع مشکلات را نمی‌توان به صورت تعریف کلی ارائه دارد. در واقع بسته به موقعیتی که فرد در آن قرار دارد راهکارها متغیر است. در بعضی از مسائل بهترین روش این است که افراد اطلاعات خود را بالا ببرند و دانسته‌های قبلی خود را به کار ببندند.

چگونه مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهیم؟

انجام مراحل زیر به صورت پیوسته به شما کمک می‌کند تا مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهید و به راه حل‌های مناسب در مواجهه با مشکلات برسید.

شناسایی مسئله:

این مرحله ممکن است بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما همیشه شناسایی مسئله کاری ساده به شمار نمی‌رود. در پاره ای از اوقات، افراد درگیر در یک مسئله ممکن است به اشتباه تنها بخشی از مسئله را به عنوان مشکل در نظر بگیرند. این امر باعث می‌شود تا تلاش‌های افراد ناکافی و با بی ثمر باشد.

تعریف مسئله:

پس از این که مسئله شناخته شد، حال نیاز است تا مسئله به طور کامل تعریف شود تا بتوان برای حل آن اقداماتی کرد. توجه داشته‌باشید که تعریف مسئله باید قابل سنجش، عینی و اختصاصی باشد. مسئله را به گونه‌ای برای خود شرح دهید که رسیدن به هدف در آن امکان پذیر باشد.

تقویت مهارت حل مسئله با آگاهی از موانع آن

در حل مسئله موانع و مشکلاتی که بر سر راه فرد قرار می‌گیرند بررسی می‌شود. موانع بسیاری وجود دارند که گاها فرد را در رسیدن به راه حل مناسب دچار مشکل می‌کنند. در صورتی که نسبت به موانع شناخت کافی داشته باشید می‌توانید با تلاش برای از بین بردن آن‌ها مهارت حل مسئله را نیز در خود پرورش دهید.

اضطراب:

اضطراب از عواملی است که می‌تواند پتانسیل حل مسئله را در افراد کاهش دهد. علائم اضطراب در زمان حل مسئله مانند یک ویروس می‌تواند در مراحل مختلف نفوذ کرده و باعث شود تا حل کردن مسئله مختل شود. درمان اضطراب و تمرین‌های کاهش استرس برای بالا بردن توانایی فرد لازم می‌باشد.

تجربه شکست:

تجربه شکست می‌تواند به دو طریق عمل کند، یا می‌تواند در زمان مسئله جدید اضطراب فرد را بالاتر ببرد و اجازه رفتار موثر ندهد و یا می‌تواند باعث شود تا فرد به طرق دیگر سعی در تخلیه هیجانی کند و کمتر وارد مسئله و روش‌های حل آن شود.

شکست عشقی و یا هر شکستی دیگری که فرد با آن مواجه می‌شود ممکن است در او اثر کرده و اعتماد به نفس او را تحت شعاع قرار دهد.

رفتار تکانشی:

رفتار تکانشی موجب می‌شود فرد برای انتخاب اولویت و یا اختصاص دادن به منابع منطقی فکر نکند و نتواند راه و روش مناسبی برای حل کردن مسئله بیابد. رفتار تکانشی بازده حل کردن مسائل را پایین می‌آورد. این رفتارها می‌تواند به دلایل مختلف مانند فشار عصبی، اختلالات شخصیت و یا تربیتی ایجاد شود.

امیرحسین سلطانی بازدید : 187 چهارشنبه 19 آذر 1399 نظرات (0)

 

اغلب افراد موفق اعتماد به نفس بالایی دارند. پر واضح است که آنها به خود و آنچه که انجام می دهند ایمان دارند. به یاد داشته باشید موفقیت آنها سبب افزایش اعتماد به نفسشان نشده؛ بلکه روحیه ی خودباوری این افراد، آنها را به سمت موفقیت سوق داده است.

برای مطالعه مقاله اعتماد به نفس به سایت ذهن مراجعه کنید.

نشانه‌های کمبود اعتماد به نفس کودک

کودک خود را ناتوان و حقیر می‌بیند.
عدم توانایی در تصمیم‌گیری‌های ساده.
ترس کودک از انجام کارهای جدید.
دوست دارد شبیه افراد دیگری باشد.
کودک به آینده امیدوار نیست.
به کودکان کم سن تر از خودش زورگویی می‌کند.
در مدرسه یا در کلاس کم صحبت می‌کند.
در رویارویی با شرایط جدید دچار استرس می‌شود.

افراد موفق هیچگاه موانع را باور نداشته و همواره در پی عبور از آنها هستند. هیچکس جز خودتان نمی تواند در رسیدن به موفقیت، پیشرفت و آنچه می خواهید انجام دهید، مانع شما شود. حالا زمان آن فرا رسیده است که شک به خود و توانایی هایتان را دور بریزید و با تلاشی دو چندان برای رسیدن به موفقیت، رو به جلو حرکت کنید.

راهکارهای افزایش اعتماد به نفس

ارزیابی منصفانه ای از خودتان داشته باشید

جانی یونایتس فوتبالیست معروف آمریکایی می گوید «بین غرور و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد؛ غرور زمانی است که شما در مورد خودتان دست به بزرگنمایی بزنید. در حالیکه اعتماد به نفس، به معنای باور داشتن به توانایی خود در انجام کارهاست.

به عبارت دیگر اعتماد به نفس از طریق تلاش فراوان به دست می آید و آنهایی که این ویژگی را دارند، افرادی خودآگاهند. به یاد داشته باشید هنگامی که اعتماد به نفس شما از توانایی تان فراتر رود، دچار خود بزرگ بینی خواهید شد؛ بنابراین بین این دو تفاوت قائل شوید.

شالوده ی اعتماد به نفس حقیقی بر پایه ی واقعیت ها بنا شده است. برای اینکه بتوانید اعتماد به نفستان را بالا ببرید، باید ارزیابی دقیق و صادقانه ای از خود و توانایی هایتان داشته باشید.

اگر هنوز نقاط ضعفی در شما وجود دارد، برای بهبود آنها برنامه ریزی و راهی پیدا کنید تا اثرات منفی شان را به حداقل برسانید. به خاطر داشته باشید بی توجهی نسبت به نقاط ضعف و یا نقطه ی قوت نشان دادن آنها، هیچ کمکی به از بین بردنشان نخواهد کرد.

به همین ترتیب، داشتن درک درست از توانایی ها می تواند انتقادات یا بازخورد های منفی را کاهش و به شما اعتماد به نفس بیشتری بدهد.

“نه” بگویید

تحقیقات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هر چقدر نه گفتن برایتان دشوارتر باشد، احتمال اینکه به اضطراب، فرسودگی شغلی و حتی افسردگی دچار شوید، بیشتر می شود و همه ی این عوامل باعث کاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد.

افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به خوبی می دانند که “نه” گفتن، به نفع آنهاست. این افراد چنان عزت نفسی دارند که مخالفت خود را به وضوح بیان می کنند. وقتی زمان نه گفتن فرا می رسد، آنها از جملاتی مانند “فکر نمی کنم بتوانم انجام دهم” یا “شک دارم” استفاده نمی کنند.

این افراد با اعتماد به نفس “نه” می گویند زیرا می دانند نه گفتن به یک تعهد جدید، احترام به تعهدات فعلی شان است و به آنها فرصت می دهد تا با خیال راحت، وظایف قبلی شان را انجام دهند.

با رئیس خود ارتباط خوبی برقرار کنید

یک ارتباط پرتنش با کارفرما می تواند اعتماد به نفس افراد باهوش را نیز تخریب کند. البته با وجود انتقاد رئیستان از عملکرد شما یا تضعیف روحیه ی مشارکتتان در تیم، حفظ اعتماد به نفس دشوار است اما باز هم تلاش کنید آن را از دست ندهید.

همواره سعی کنید تا نقاطی که باعث سوتفاهم شده و ارتباط شما را با رئیستان خراب کرده بیابید و در جهت رفع آن تلاش کنید. اگر به هیچ وجه نتوانستید این ارتباط را درست کنید، وقتش فرا رسیده است که به دنبال شغل دیگری باشید.

امیرحسین سلطانی بازدید : 47 سه شنبه 18 آذر 1399 نظرات (0)

از نظر روانشناسی، اهمالکاری یا تنبلی یعنی به آیندهمحول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم. به طور کلی، به تعویق انداختن کار،رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتواناز تاخیر در انجام کارها، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد.

مقاله تنبلی و راهکار های درمان ان را در سایت ذهن مطالعه کنید.

تنبلی هر شکلی که باشد، رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که بتدریج در وجود انسان به صورتعادت درمی آید. پس با آن مبارزه کنید، زیرا پیامدهای تاخیر در کار، برای خود شخص نیزرنج آور است و احساسی که از این تاخیر در او ایجاد می شود، علاوه بر زیانهای پیش بینیشده و نشده، شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز در بر دارد.

از نظر آماری، این عادت نزد بیشتر مردم رایج است و بسیار نادرندکسانی که دچار این بیماری نباشند. عادت به تعویق انداختن کار در انسان، نظیر بسیاریاز عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار کشیدن، جنبه فراگیر دارد و مردم با این که اززیان آنها آگاه هستند، با وجود این از کنارش بی توجه می گذرند.

علل تنبلی و سستی افراد

توقع بیش از حد از خود:

بعضی ها بیش از حد از خود توقع دارند در نتیجه هرگز كار را نمی­توانند به سامان برسانند.امام علی (ع): به راستی كه زیان كارترین مردم در معامله وناامید ترینشان در تلاش وكوشش، كسی است كه تن خود را در راه بدست آوردن آرزوهای خود فرسوده است به خواسته های خود نرسیده است چنین كسی با حسرت از این جهان رخت بر میبندد ودر آخرت هم گرفتار نتیجه كردههای خویش است.

خود كم بینی :

گاهی علل تنبلی افراد خود كم بینی است . خود كم بینی هم ریشه در عواملی دارد از جمله عوامل فردی وشخصیتی وعوامل محیطی واجتماعی كه همه با هم دست به دست هم می­دهند وفرد نسبت به خود احساس خود كم بینی می­كند .

عوامل فردی مثلا از خود توقع دارد كه كاری را به انجام رساند وقتی نمی­تواند به انجام برساند وناقص انجام می­دهد خود كم بین می­شود .

عوامل محیطی پدران ومادران میخواهند از روی دلسوزی فرزندان از نوابغ روزگار باشند اما شیوه برخورد را نمیدانندوبه همین دلیل پیوسته اورا با دیگران مقایسه میكنند واورا تحقیر میكنند وچون فرزند نمیتواند به خواستهای بلند پروازانه پدر ومادر جامه عمل بپوشاند رفته رفته در خود احساس خود كم بینی میكند .

عدم آینده نگری :

برخی ها قادر به دیدن آینده نیستند وتنها به فكر حال هستند وفكر میكنند همه چیز برای حال آفریده شده است وفردایی وجود ندارد هرچند باید حال را غنیمت شمرد ولی باید برای آینده هم برنامه­ای داشته باشد و نتیجه­ی آن چیزی جز مادی­گرایی نیست.

راهکارهایی برای از بین بردن تنبلی

از كلمه باید استفاده نكنید.

تنبل‌ها بیشتر به خود می‌گویند: باید آن نامه‌ها را بنویسم ، باید شروع كنم. عبارت‌های بایددار معمولا موثر نیستند، زیرا احساسی از گناه تولید می‌كند و در نتیجه شرایطی فراهم می‌كنند كه شما از انجام آن خودداری می‌كنید.

در همان لحظه كه به خود می‌گویید : «باید این كار را بكنم» احتمالا این اندیشه را در سر دارید …«اما حالا به انجام آن مجبور نیستم، تا فرصتی دیگر صبر می‌كنم.» گاهی اوقات هر چه بیشتر به خود بگویید كه باید كاری صورت دهید، انجامش به همان اندازه دشوار می‌شود.

قاطعیت نشان دهید.

خیلی‌ها به علت نداشتن قاطعیت و موافقت كردن با انجام كارهایی كه علاقه‌ای به انجام آن ندارند، مسامحه می‌كنند. البته همه ما در مواقعی برای كمك به دیگران تن به انجام كارهایی می‌دهیم كه به آن علاقه‌ای نداریم، اما اگر احساس كنید شما باید همیشه آری بگویید و همه را راضی كنید ، می‌تواند مساله‌ساز شود.

ممكن است بیش از حد خود را متعهد كنید و به جای آن كه برخوردی صادقانه داشته باشید ، تن به مسامحه دهید و آنوقت کار مهم تری را با تاخیر انجام دهید.

امیرحسین سلطانی بازدید : 69 یکشنبه 16 آذر 1399 نظرات (0)

در مطالعات اخیر مشخص شده است که اختلال افسردگی اساسی در بین تمامی اختلالات روانپزشکی، بیشترین شیوع را در کل دوران زندگی افراد دارد. این آمار نشان دهنده ی آن است که این بیماری بسیار شایع و رایج است.

برای کسب اگاهی بیشتر در زمینه افسردگی کلیک کنید.

افراد به روشهای مختلفی افسردگی را تجربه می کنند. افسردگی ممکن است در کار روزانه شما مشکل ایجاد کند و میزان بهره وری شما را کاهش بدهد. همچنین میتواند بر روابط و برخی از حالتهای جسمی شما تاثیر گذارد.

در درمان افسردگی سه نوع درمان وجود دارد:

درمان دارویی
درمان با تحریک مغناطیسی(TMS)
روان درمانی

درمان دارویی:

دوره های افسردگی اساسی در ۷۰ تا ۸۰ درصد بیماران قابل درمان است. برای درمان این اختلال باید داروها را بهمراه مداخلات روان درمانی مورد استفاده قرار داد.

درمان نگهدارنده با داروهای ضد افسردگی حداقل به مدت ۵ ماه به جلوگیری از عود بیماری کمک میکند.

درمان با تحریک مغناطیسی(TMS):

تحریک الکتریکی مغز در درمان افسردگی
اگر فرد از افسردگی اساسی رنج می برد و در برابر درمان، دارو و کمک به خود مقاومت کرده است، ممکن است TMS درمان مفیدی باشد.

درمان تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) یک روش درمانی غیر تهاجمی است که پالسهای انرژی مغناطیسی را در مناطق مختلف مغز که درگیر خلق هستند، هدایت می کند.

این پالس های مغناطیسی بدون درد از طریق جمجمه عبور می کنند و سلول های مغزی را تحریک می کنند که می توانند ارتباط بین بخش های مختلف مغز را بهبود دهند و علائم افسردگی را سهولت بخشند.

همچنین از این روش در زمانهایی که پاسخ سریع به درمان مدنظر است یا عوارض جانبی داروهای افسردگی، درمان را با مشکل روبه رو کرده است میتوان استفاده کرد.

روان درمانی:

استفاده از روان درمانی به همراه داروهای ضد افسردگی برای اختلال افسردگی اساسی، بسیار کاربردی تر و موثر تر از کاربرد به تنهایی هر یک از روشهای عنوان شده است.

درمانهای روانشناختی شامل درمان کوتاه مدت است که در آن تعاملی بین درمانگر و بیمار شکل می گیرد. طی جلسات درمان و تکالیفی که مراجع باید آنها را در منزل انجام دهد درمانگر می تواند با فرضیات ذهنی و ناخودآگاه مراجع آشنا شده و عوامل زمینه ساز این بیماری را تشخیص و اصلاح کند.

برای مقابله با افسردگی روشهای درمانی فردی وجود دارد که بیمار با تغییر دادن و اصلاح سبک زندگی خود می تواند در روند بهبود خود بسیار موثر باشد.

علت‌های افسردگی

رویدادهای زندگی

سختی‌های دوران کودکی مانند از دست دادن نزدیکان، فروگذاری در نگه‌داری و تربیت، سوء استفاده جنسی و جسمی و تبعیض رفتاری والدین با فرزندان به بروز افسردگی در بزرگسالی کمک می‌کند. سوء استفاده‌های جسمی و جنسی در دوران کودکی نقش ویژه و قابل توجهی در احتمال بروز افسردگی در مراحل مختلف زندگی دارد.

رویدادها و تغییر و تحولات زندگی که ممکن است باعث افزایش بروز افسردگی شوند عبارتند از:

زایمان، یائسگی، تنها بودن در خانه، بی هدفی شخص از تحصیلاتش، اعتیاد به روان گردان، مشکلات خانوادگی، از دست دادن یکی از نزدیکان، بدهی‌های زیاد، مشکلات مالی، بیکاری، استرس کاری، تشخیص‌های پزشکی (سرطان، ایدز و غیره)، قلدری، از دست دادن یک دوست، بلایای طبیعی، انزوای اجتماعی، تجاوز، مشکلات رابطه‌ای یا زناشویی، حسادت، جدایی و آسیب‌های جبران ناپذیر.

نوجوانان ممکن است به واسطهٔ عدم پذیرش اجتماعی، فشار و قلدری از طرف هم‌سالان در معرض افسردگی قرار گیرند. هم‌چنین کودکانی که در معرض مادران افسرده قرار می‌گیرند رشدشان تا ۱۲ ماهگی به تأخیر می‌افتد.

امیرحسین سلطانی بازدید : 43 جمعه 14 آذر 1399 نظرات (0)

وقتی به پرورش تفکر واگرا می پردازیم، به ایجاد انگیزه و علاقه در کودکان برای یادگیری عمیق تر کمک می کنیم. تشویق کودکان به ارائه ی ایده های نو، توانایی های تفکر خلاق را در آن ها پرورش می دهد. هنگامی که کودکان یاد می گیرند با نادانسته های شان برخورد درستی داشته باشند، در حال پرورش توانایی تفکر پیچیده ی خود هستند.

کودکان نیاز به کمک دارند تا یاد بگیرند که هر چیزی تنها امکان موجود نیست، ولی پذیرفتنی است، تا بتوانند ایده ها و نظرهای مخالف و ناهمساز را به طور هم زمان در ذهن شان داشته باشند. به آن ها اجازه بدهید با ایده هایی که ممکن است نادانسته یا غیر منطقی باشند، بازی کنند.

پرسش های باز

پرسش های باز یا سقراطی، روشی مناسب برای جاری ساختن جوهر خلاقیت در کودکان است. این پرسش¬ها به آن ها کمک می کنند تا از زمان و مکان فاصله بگیرند. گزینه ها، مقایسه ها، ایده های نو، ساختار بندی و پاسخ های بی همتا به این پرسش ها، همه، اجزای مهم در تفکر خلاق هستند.

در این بخش چند پرسش باز برای الهام بخشیدن به خلاقیت کودکان ارائه شده است:

پرسش از کودکان

اگر همیشه شنبه ها باران ببارد، چه اتفاقی می افتد؟

چه می شد اگر خودرو ها هیچ وقت کهنه نمی شدند؟

اگر یک موش ببینید که در حیاط خلوت، گل های مورد علاقه ی مادرتان را می جود، چه کار می کنید؟

چرا ما با موهای مرتب و شانه شده از خواب بیدار نمی شویم؟

چه اتفاقی می افتد اگر یک گاو، یک زنبور و یک شبدر با هم یک جا باشند؟

چه می شد اگر گربه ها پارس می کردند؟

اگر همه ی کفش های دنیا یک اندازه بودند، چه می شد؟

پرسش هایی را به یاد بیاورید که ممکن است برای یک کودک سخت باشد و تجربه ی مرتبط اندکی در زمینه ی آن داشته باشد. برای نمونه، در دنیای واقعی، بعضی از کودکان شهری هرگز گاو و شبدر ندیده اند.

مطمئن شوید که پرسش های تان با دانش تجربی کنونی کودکان همخوانی دارند. اگر امکان دارد، آن ها را به یک کشتزار ببرید، به آن ها فیلمی نشان بدهید یا کارشناسانی را دعوت کنید که برای افزایش زمینه ی تجربی کودکان از مکان های مختلف به کلاس آن ها بیایند.

اگر روش های برانگیختن خلاقیت کودکان را در برنامه های آموزشی آن ها بگنجانید جالب خواهد بود. وقتی کودکان درگیر هنر، بازی خلاقانه، یا موسیقی و فعالیت های حرکتی می شوند، تفکر سنجیده و برنامه ریزی، می تواند به آن ها کمک کند که در توانایی های تفکر خلاق تواناتر شوند.

امیرحسین سلطانی بازدید : 54 پنجشنبه 13 آذر 1399 نظرات (0)

خیر، من هم مثل تمامی افرادی که به چنین موقعیتی دست یافته‌اند، غافلگیر شده‌ام. من مطمئنا می‌خواستم که در زندگی به جای خوبی برسم و حاضر بودم که برای آن به سختی کار کنم.

با مقاله چگونه پولدار شویم؟ همراه باشید...

من همیشه می‌خواستم که زود بازنشسته شوم، ولی هیچ وقت فکر نمی‌کردم که این اتفاق قبل از چهل سالگی‌ام به وقوع بپیوندد.

تظاهر نکنید؛ واقعا پولدار شوید

من اولین ماشین یا حتی اولین ساعت لوکسم را تا زمانی که درآمد خوب نداشتم، تهیه نکردم. زمانی این کار را برای خودم کردم که چندین منبع درآمدی مطمئن داشتم. حتی وقتی به یک میلیونر تبدیل شدم، ماشین قدیمی خودم را سوار می شدم.

این که شما سعی کنید خود را پولدار نشان دهید، چیزی به شما نمی افزاید، یا حتی این که دیگران فکر کنند شما پولدار هستید. سعی کنید شما را به خاطر چارچوب های کاری تان بشناسند، نه برای زرق و برق هایی که به زندگی تان می افزایید.

برای سرمایه گذاری پس انداز کنید، نه برای مواقع اضطراری

تنها دلیل پس انداز استفاده از آن برای سرمایه است. پول پس اندازتان را در یک حساب امن و غیرقابل دسترس بگذارید. هیچ وقت از این حساب برای کار دیگری استفاده نکنید، حتی برای موارد اورژانسی. این کار شما را وادار می کند که مرحله یک را دنبال کنید.

یعنی برای نیازهای اورژانسی و سایر نیازها به دنبال درآمد دیگری باشد، نه آن که به پس اندازتان تکیه کنید. تا امروز من هر سال تقریبا دو بار ورشکسته شده ام. دلیلش این بوده که مازاد پولم را در حسابی گذاشته ام که نتوانم به آن دسترسی داشته باشم.

در هنگام رکود مردم با پول‌هایشان باید چه کار کنند؟

روی چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که از آنها سر در می‌آورید. اشتباهی که بیشتر مردم مرتکب می‌شوند این است که بنا به حرف مجلات و برنامه‌های تلویزیونی سرمایه‌گذاری می‌کنند.بسیاری از مردم در مورد چیزهایی اطلاعات زیادی دارند و باید روی همان چیزها سرمایه‌گذاری کنند.

این شیوه‌‌ای است که آدم را پولدار می‌کند.شما با سرمایه‌گذاری روی چیزهایی که هیچ در مورد آنها نمی‌دانید، هیچ سودی نخواهید کرد.

بعد از خواندن مصاحبه این مرد سرمایه دار بهتر است قدری هم در مورد چگونگی پس انداز کردن بیاموزید. همچنان با ما همراه باشید.

پس انداز چیست؟

معمولا اولین چیزی که با شنیدن واژه پس انداز به ذهن اکثر ما ایرانی ها می رسد، بانک است. از نظر ما ایرانی ها، پس انداز یعنی پول هایی که در بانک می گذاریم تا در روز مبادا از آن استفاده کنیم.اما پس انداز یا همان saving در واقع ” درآمد خرج نشده یا مصرف معوق است.

یعنی میزانی از درآمد که ما آن را خرج نمی کنیم یا اموالی که برای مصرف بعد از این کنار می گذاریم.پس می توان نتیجه گرفت که پس انداز فقط نقدی نیست، بدین معنا که هر نوع صرفه جویی ما در هزینه ها هم می تواند پس انداز باشد و چه بسا این نوع پس انداز بتواند گره های بیشتری از زندگی ما را باز کند.

امیرحسین سلطانی بازدید : 92 یکشنبه 09 آذر 1399 نظرات (0)

با ایجاد این بستر مناسب، گل های خلاقیت در روح انسانی کودک شما شکوفه خواهند کرد.خلاقیت کودکان باعث می‌شود تا آن‌ها بتوانند هنگام رو به رو شدن با چالش‌ها از راه‌های متفاوتی استفاده کنند.

مقاله تقویت خلاقیت کودکان را به صورت کامل در سایت ذهن مطالعه کنید.

کودکی که دارای خلاقیت است می‌تواند ارزش ایجاد کند. به این معنا که با هوش خلاق خود توانایی به وجود آوردن آثاری ارزشمند را خواهد داشت. مهم‌ترین عامل در پرورش خلاقیت کودکان، شما والدین هستید.

لازم است که با آگاهی و صبورانه، در خدمت فرزندتان باشید و راه‌های درستی که می‌تواند به پرورش خلاقیت کودک تان کمک کند را با کمک یک متخصص تدوین کنید. در این مطلب تعریف تفکر خلاق، سنی که کودک خلاق است و روش‌ها و نکاتی که در پرورش قوه تخیل لازم است را بیان کرده ایم.

تفکر خلاق چگونه ایجاد می‌شود؟

تفکر خلاق مجموعه‌ای از داده‌ها و اطلاعات است که باعث ایجاد یک فکر و ایده جدید می‌شود. در واقع خلاقیت، افکاری است که در ذهنتان می‌چرخد، بدون اینکه آن‌ها را کنترل کنید. خلاقیت یعنی این افکار و ایده‌های سردرگم را ترکیب کرده و شکل جدیدی از آن‌ها بسازید. تمام اختراعات و کشف‌ها، حاصل خلاقیت و در درجه بعدی نبوغ است.

برخی عواملی که در داشتن تفکر خلاق موثر هستند شامل هوش، توانایی بدنی، استعداد و علاقه‌های متنوع می‌باشد که کاملا ژنتیکی و انتسابی است.

اما چیزی که مهم است توانایی شما و محیط برای پذیرش و پرورش توانایی‌های کودکتان است. نوع تربیت در شکل‌گیری تفکرات خلاقانه کودک نقش دارد. در این زمینه پیشنهاد می‌کنیم مقاله تربیت فرزند را مطالعه کنید.

خلاقیت کودکان در چه سنی بیشتر می‌شود؟

به طور کلی کودکان از همان ابتدا رگه‌های هوش و خلاق بودن خود را نشان می‌دهند اما معمولا تمرکز و توجه برای آن‌ها سخت است. در سن 5 سالگی به دلیل افزایش تمرکز، تکمیل زبان و تقویت مهارت‌های جسمی، کودک به اوج تفکر خلاق می‌رسد.

در این مرحله و سنین 5 سالگی، شما باید برای پرورش خلاقیت کودکتان سرمایه گذاری کنید و راه‌های پرورش تفکر خلاق را بیاموزید.

راه‌ها و نکات پرورش خلاقیت کودکان

روش‌های بسیاری برای پرورش تفکر خلاق در کودکان وجود دارد و خیلی از آن‌ها بستگی به خلقیات و توانایی‌های فرزندتان دارند. بنابراین لازم است که در این زمینه با روانشناس کودک در ارتباط باشید تا ویژگی‌ها و روش‌های منحصر به فرد کودک شما را کشف و بهترین مسیر برای پرورش استعداد و خلاقیت او را پیدا کنید.

بگذارید کودک اشتباه کند:

بچه‌هایی که از شکست خوردن بترسند، کنجکاوی در آن‌ها سرکوب می‌شود. اگر فرزند شما بعد از اشتباه نا امید شد یا احساس شکست کرد با او برای جبران و تغییر نتیجه صحبت کنید. او را راهنمایی کنید که چطور می‌تواند اشتباهش را جبران کند. فقط راهنمایی کنید و خودتان اشتباه او را اصلاح نکنید.

سوال‌های باز بپرسید:

طرح کردن سوال‌های باز پاسخ و مفهومی، به پرورش تفکر خلاق کودک کمک می‌کند. نحوه پاسخ به این سوالات، میزان هوش و خلاقیت کودک شما را پیش بینی می‌کند.

سوالاتی مثل اینکه اگر خورشید در حیاط ما باشد چه می‌شود؟ یا اگر همه درختان آواز بخوانند چه می‌شود؟ اگر همه کفش‌های دنیا یک اندازه باشد چه می‌شود؟ اگر هیچوقت وسایل خانه خراب نشوند چه می شود؟

امیرحسین سلطانی بازدید : 62 شنبه 08 آذر 1399 نظرات (0)

کودکان و نوجوانان امروزه در دنیایی بزرگ می شوند که به طور فزاینده ای در رقابت هستند و مقایسه خواهند شد. درک این موضوع بسیار آسان است که کسانی که موفقیت و خوشبختی کسب کرده اند به طور حتم قوی و باهوش بوده اند.

برای مطالعه مقاله تقویت شجاعت در کودکان به سایت ذهن مراجه کنید.

حقیقت این است که هیچ یک از ما با ژن موفقیت یا خوشبختی متولد نشده ایم. موارد بسیاری وجود دارد که منجر به موفقیت و خوشبختی می شود اما یکی از قدرتمندترین آن ها شجاعت است.

راه های تقویت شجاعت در کودکان

کودکان را تشویق کنید شجاع باشند

از تشویق و ترغیب غفلت نکنید. به کودک بگویید که می‌تواند شجاع باشد، چرا که او چیزی از شخصیت‌های شجاعی که می‌شناسد کم ندارد.

برای او از شخصیت‌های شجاع مورد علاقه‌اش مانند شخصیت‌های کتاب ها، کارتون ها و فیلم ها به عنوان نمونه‌های شجاعت مثال بزنید (البته شخصیت هایی که با فرهنگ و سبک زندگی ما سازگار باشند)، این به معنای مقایسه کردن نیست.

شما فقط به کودک می‌گویید که قهرمان‌ها شجاعند چون با ترس هایشان روبرو می‌شوند و او هم می‌تواند یک قهرمان باشد. البته نباید طوری رفتار کنید که کودک احساس کند می‌خواهید او را تحت فشار بگذارید. اگر این کار با ظرافت انجام شود، کودک از آن استقبال می‌کند.

همچنین در طی مدتی که کودک با ترس خود روبرو می‌شود عباراتی مانند “تو خیلی شجاعی”، “می‌دونستم که از پَسِش برمی آی”، “من به این همه شجاعت از جانب تو افتخار می‌کنم” را به او بگویید. می‌توانید از سایر پاداش ها نیز استفاده کنید.

او را مجبور به شجاعت نکنید

ترس کودک از نگاه شما افراطی یا غیر منطقی است اما از دید خود او کاملاً به جا و درست است. بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن می ترسد مثلاً قرار دادن او در یک اتاق تاریک، می تواند موجب وارد شدن صدمات روانی بیشتر به او بشود.

او را تحقیر و سرزنش نکنید

فرق ترس های بزرگترها با کودکان در اندازه ترس ها است واگرنه همه انسان ها چه بزرگ و چه کوچک ترس هایی را تجربه می کنند. پس به جای سرزنش کردن و تحقیر کردن او با او همدلی کنید و برای مثال به او بگویید که شما هم در کودکی تان از چیزهایی می ترسیدید اما کم کم یاد گرفتید چگونه دیگر از آنها نترسید و این گونه حس شجاعت در کودکتان را افزایش دهید.

امیرحسین سلطانی بازدید : 53 پنجشنبه 06 آذر 1399 نظرات (0)

کلمه مایندفولنس (Mindfulness) مترادف های زیادی در فارسی دارد مثل: ذهن آگاهی، توجه آگاهی، بهوشیاری و حتی حضور قلب. البته ریشه کلمه لاتین مایندفولنس، (ساتی، Sati) است که در زبان پالی به کار رفته است. برای مطالعه راه های تقویت ذهن اگاهی کلیک کنید. 

نکته قابل توجه اینجاست که ترجمه مصطلحی که بین فارسی زبانان رایج شده است، ذهن آگاهی است در حالیکه تمرکز تمام تکنیک های مایندفولنس روی جهت دهی به “توجه” است. بنابراین احتمالا ترجمه ی توجه آگاهی ترجمه ی دقیق تری باشد.مایندفولنس یعنی حضور آگاهانه و هدفمند در هر لحظه است،

قضاوت نکردن چه مزیتی دارد؟

وقتی متوجه شویم که ذهن دائما در حال تعبیر و تفسیر است قادر می‌شویم که با دقت بیشتری به افکار خود توجه کنیم و بدون بیزاری یا قضاوت آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم و علت وجود آن‌ها را دریابیم. در واقع، قضاوت نکردن کمک می‌کند تا تفکرات سازنده در ما شکل بگیرد.

نکته: فکر فقط فکر است!

تمرین حضور ذهن این توانایی را به فرد می‌دهد که دریابد «افکار صرفا افکار هستند» و زمانی که می‌فهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند راحت‌تر می‌تواند آن‌ها را رها کند.

انسان همواره پیام‌ها یا صدا‌هایی را از طریق ذهن استدلالی خود می‌شنود.. بسیار مهم است که وی از پیام‌هایی که در طی فکر کردن از ذهن خود می‌شنود آگاه باشد، درگیر افکارش نشود و بتواند آن‌ها را رها کند.

راه حل: رهایی… (چطور ذهنمان را رهایی بخشیم؟ رهایی ذهن چه مزیتی دارد؟)

علاوه بر این فرد با مشاهده دقیق واقعیت درونی خود درمی‌یابد که خوشحالی، کیفیتی نیست که وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون باشد و زمانی اتفاق می‌افتد که فرد وابستگی به افکار، موضع گرفتن و برنامه‌های ذهنی از پیش تعیین شده را رها کند و در نتیجه رفتار‌های خودکاری را که برای رسیدن به موقعیت‌های لذت آور یا فرار از موقعیت‌های دردناک انجام می‌دهد، کنار بگذارد و به رهایی برسد.

یکی از اصول مهم در ذهن اگاهی «رها کردن» Letting go است. ما به طور کلی به خیلی چیز‌ها چسبیده‌ایم: به باورهایمان، رویداد‌های خاص، زمان‌های خاص، یک منظره، یک خواسته و … زمانی که یاد بگیریم این چیز‌ها را رها کنیم، نسبت به آن‌ها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب می‌کنیم و بدین ترتیب مشکلات و مسائل را با ذهنی شفاف‌تر و گشوده‌تر بررسی خواهیم کرد

راه حل: اعتماد

یکی دیگر از اصول حضور ذهن اعتماد کردن است. ما ممکن است همیشه آنچه را رخ می‌دهد درک نکنیم، ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران و به ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم، این کار قدرتی عمیق به ما می‌دهد که امنیت، تعادل و گشایش در کار‌ها را به همراه دارد.

گرچه ذهن آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشات گرفته است، ولی امروزه در غرب جایگاه ویژه‌ای دارد و توسط اساتیدی همچون ژوزف گلد اشتاین، جک کورن فیلد و شارون سالزبرگ تدریس می‌شود.

ذهن آگاهی توسط بسیاری از روانشناسان بالینی در غرب به عنوان یک ابزار غیر دارویی برای کاهش استرس و اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین تحقیقات اخیر نشان دهنده نقش درمانی ذهن آگاهی است که بر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی، درد‌های مزمن و استرس اثر مثبت و مفید دارد.

امیرحسین سلطانی بازدید : 41 سه شنبه 04 آذر 1399 نظرات (0)

 

همه افراد دارای حس ششم هستند . اگرچه ممکن است بسیاری از افراد آن را احساس نکنند و از آن آگاه نباشند اما با این حال دائما در طول فعالیت های روزانه خود از این حس استفاده می ‎کنند.

برای مطالعه مقاله تقویت حس ششم فقط کافیست کلیک کنید.

حس ششم ما را یاد نوعی کنجکاوی و دانستن چیزهایی ماورا طبیعت می اندازد ولی آیا این حقیقت دارد یا نه در ادامه بیشتر می خوانیم….
حس ششم یا درک ماواری طبیع حسی است که فرد به کمک حسی که وابسته به هیچ یک از حواس پنجگانه فیزیکی نیست و از طریق ذهن دریافت اطلاعات داشته باشد.

حس ششم چیست؟

شما پنج حس اصلی دارید : بینایی ، شنوایی ، چشایی ، لامسه و بویایی و بسیاری از دانشمندان معتقدند که انسان ها علاوه بر پنج حسی که از آن ها نام برده شد؛ دارای حواس بسیار بیشتری هستند و به عنوان مثال، خارش را نمی ‎توان مرتبط با حس لامسه دانست؛ احساس گرما نیز ربطی به احساس لامسه افراد ندارد و در حقیقت، انسان ها از بیش از 21 حس برخور دارهستند.

معنایی که ما در اینجا در مورد آن صحبت می ‎کنیم، احساسی فراتر از حواس عادی ما است . حس ششم، به صورت های مختلفی نمود ‎پیدا می ‎کند مانند دیدن چیزی که دیگران نمی ‎توانند ببینند ، تا شنیدن صدا هایی که دیگران نمی ‎توانند بشنوند و یا حادثه ای که دیگران نمی ‎دانند قرار است رخ بدهد.

حس ششم به عنوان فرآیندی غیر طبیعی برای انتقال اطلاعات و انرژی مانند تله پاتی تعریف شده است که از نظر مکانیسم های فیزیکی یا بیولوژیکی شناخته شده توضیح داده نشده است.

نشانه وجود حس ششم در عمل

احساس خطر

بارزترین نشانه حس ششم احساس خطر است که این حس ممکن است به گونه های مختلفی به فرد الهام شود و پس هرگز این حس را نادیده نگرفته و سریعا خود را از وضعیت موجود دور کنید.

احساس وجود شخصی دیگر

دیدن حرکات و یا سایه های غیر قابل انکار ممکن است نشانه این باشد که شخصی به جز شما در مکان فعلیتان حضور دارد که در چنین شرایطی به دنبال پیدا کردن شخص مورد نظر خواهید بود.

تعداد صفحات : 16

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 153
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 178
  • بازدید ماه : 348
  • بازدید سال : 1,967
  • بازدید کلی : 12,363